پابو عاشق گذراندن اوقات با حیوانات بود. او خانواده ای از چهار سگ، پنج گربه و یک اسب به نام زعفران داشت. او بیشتر زعفران را دوست داشت. هر روز صبح پابو یال و موهای زعفران را شانه میزد. سپس زعفران را زین کرده و در بیابان های دوردست راجستان می تاخت…
تگ:
افسانه های ملل داستانهای هندی
ادامه مطلب
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب یک شتر برای کلام (نسخه کامل)” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.