پرداخت امن توسط کارت های عضو شتاب
تضمین کیفیت و پایین ترین قیمت
پشتیبانی 24 ساعته، 7 روز هفته
ارسال فایل بلافاصله پس از خرید

و او تنهایی را به جانش دمید… و دستور داد ابتدا برای او قیام کنند و قیام کنندگان به پایش افتادند… زن، در برهوتی از ترس، زمستان را نفس می کشید… و سرانجام در قفسی تنگ از آدمیان فرو افتاد که غیر از گوشت مردارِ دیگران چیزی بر سفره ی سیاهشان نمیدید… و او تاریکی را روشن می کرد… اما زن، ایمانش را زیر پایش خاک و هرشب در شبِ گیسوانش خودش را به دار می آویخت…
زنی را میشناسم با گیسوانی آشفته، چشمانی از غروب سرخ، سرخ تر… سنگین قدم بر میداشت و مرگ از سایه اش بلندتر و شاید خود او مرگ… زن با قلبی سرخ در جسم و روی سیاه زندگی می کرد… خانه او نزدیک سراب و بیابان به بیابان در خودش گم میشد. زن در چشم های گرگ های بیابان هر روز بلعیده میشد و چاله به چاله عمیق تر میرفت… زن… خسته، در خود شکسته، با لبانی از صدها هزار کبوتر تازه متولد شده بسته، سرانجام شبی با تمام گرگ ها وداع گفت و پشت پرده خیال، به خواب رفت…
محمدرضا خردمند
امید حاجی زاده

ادامه مطلب

Reviews

There are no reviews yet.

Be the first to review “کتاب نمایشنامه ورود ممنوع (نسخه کامل)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *